Web Analytics Made Easy - Statcounter

پدرِ حسن ناهید با ورود او به عرصه موسیقی مخالف بود. زن‌عمویی هم داشته که با کنایه‌ها و زخم‌زبان‌ها کار را دشوارتر می‌کرده است. با این حال حسن ناهید مسیری را در پیش گرفت که او را برای همیشه در موسیقی و هنر ایران جاودانه کرد.

ایران اکونومیست - یاسر یگانه

اواخر سال 1396 به خانه‌ی حسن ناهید رفتم. برای دومین بار، قرار بود روبه‌روی او به گفت‌وگو بنشینم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفت‌وگویی که برای همیشه در ذهنم خواهد ماند. من در آن روز با مردی مواجه بودم که هنرش در تاریخِ موسیقی ایران برای همیشه باقی خواهد ماند. اما او دیگر توانِ نی‌نوازی نداشت. زمان گذشته و پیری بر او چیره شده بود. کمی بی‌حوصله بود اما حرف از موسیقی که میشد، انرژی بیشتری می‌گرفت.

با حسن ناهید از گروه «پایور» گفتیم و شنیدیم. از روزهایی که پُرکار بوده و بی‌حاشیه به هنرش پرداخته است.
دیروز خبر رسید که حسن ناهید، در 27 بهمن 1401 دار فانی را وداع گفته است. اکنون موسیقی ایران در سوگِ کسی نشسته که از پُرکارترین و توانمندترین نوازندگانِ چند دهه اخیر ایران است. تصمیم گرفتیم که گفت‌وگویِ آن سال را در اینجا برایتان بازنشر کنیم. مقدمه‌ی آن گفت‌وگو و متنِ آن را بدون هیچ تغییری در ادامه می‌خوانید:

اگر حسن کسایی نفر نخست نی‌نوازی ایران باشد، حسین ناهید بی‌شک دومین نفر است. او از شاگردان استاد کسایی است. اهل شیراز است. وقتی به تهران می‌آید و نخستین اجراهایش را تجربه می‌کند؛ 17ساله بوده است. حدود 60 سال فعالیت هنری در کارنامه دارد. ارکسترهای مهمی در موسیقی ایرانی بوده‌اند که حسن ناهید در آنها نوازندگی کرده است. در بسیاری از مهمترین آثار موسیقی ایران، صدای نی‌نوازی ناهید شنیده می‌شود. او اکنون چند سالی است که دیگر توانِ نی‌نوازی ندارد. ناهید در خانه تنهاست و این روزها هم خانه‌نشین است. وقتی پیش او می‌رویم از دوران طلایی موسیقی ایران می‌گوید و از تأثیر استاد کسایی بر نی‌نوازی ایران. اما شاید مهمترین سخنش در این گفت‌وگو، روایت تنهایی‌اش است. او در  هفتاد و چهار سالگی در خانه‌ای کوچک در تهرانپارس تنهاست و دیگر همدمی هم ندارد.
در ادامه حاصل ساعتی گفت‌و‌گو با حسن ناهید نوازنده سرشناس نی را می‌خوانید:

از اوضاع کنونی خودتان برایمان بگویید؛ چگونه روزگار می‌گذرانید؟ آیا هنوز هم نی می‌نوازید؟

در حال حاضر از نظر اجرایی و عملی هیچ فعالیت هنری ندارم؛ چرا که دندان‌هایم را ایمپلنت کرده‌ام. بهترین دکتر ایران هم این کار را کرده است اما نتوانسته به‌گونه‌ای این کار را انجام دهد که من بتوانم پس از ایمپلنت نی بنوازم. الآن لثه اضافی روی لثه اصلی‌ام آمده است.
شوهرخواهر خانم فخری ملک‌پور(نوازنده پیانو) خیلی برایم تلاش کرد و به‌توصیه زنده‌یاد استاد کسایی خواستند که دندان‌های من را درست کنند اما در نهایت نشد. آقای محمد موسوی(نوازنده نی) دکتر دیگری را معرفی کردند اما این دکتر هم نتوانست کاری بکند. مشکل اصلی کاری بود که یکی از دکترها در اولین مرحله روی لثه من انجام داده بود و دیگر امکان اصلاح اشتباهش وجود نداشت.
من هم در نهایت هیچ کاری نتوانستم بکنم و ناچار شدم که تنها به تدریس بسنده کنم. الآن چند کلاس درس در دانشگاه برای دانشجویان فوق‌لیسانس دارم، یا اینکه داوری پایان‌نامه‌های فوق‌لیسانس را انجام می‌دهم.
در کل نوازنده ساز نی تعدادشان اندک است چرا که نواختن این ساز بسیار دشوار است، مثلاً اگر یک بچه کوچک روی ساز سنتور مضراب بزند، صدایش در می‌آید اما نی این‌گونه نیست. سال‌ها باید روی این ساز کار کرد تا تنها صدایی ساده از آن در آورد. بعد از این مرحله هفت یا هشت سال باید کار کرد تا نوازنده بتواند صدایی خوب از این ساز در بیاورد. شما میان نوازندگان ساز نی، نوازنده کودک یا نوجوان نمی‌بینید، مگر اینکه کسی نابغه باشد که من هم تا کنون چنین چیزی ندیده‌ام.

زمانی که نواختن نی را آغاز کردید چه‌کسی به شما درس می‌داد، تنها نوازنده نی در ایران، در آن زمان استاد کسایی بود؟

زمانی که من نواختن نی را آغاز کردم تنها استادی که در ایران نی می‌نواخت، زنده‌یاد استاد کسایی بود. نوازنده دیگری هم بود؛ مرحوم حسین داوری که البته سنشان در آن زمان بسیار بالا بود و در آن زمان دیگر نمی‌توانست نی بنوازد.
صفحه‌هایی هم که از نایب اسدالله شنیدم اصلاً قابل قیاس با استاد کسایی نیست. استاد کسایی خدای نی‌نوازی است. او این ساز را به حد اعلا رساند.
در 10سالگی که در شیراز زندگی می‌کردم، نامه‌ای به استاد کسایی نوشتم و ایشان هم لطف کرد و پاسخ نامه‌ام را داد و من را به اصفهان دعوت کرد. وقتی هم به محضر استاد کسایی رفتم دو ساز نی به من هدیه داد. بعد از آن تا آخرین روزها و تا آخرین دقایق عمرش در خدمتش بودم.
بعد از درگذشت زنده‌یاد کسایی، آقازاده‌هایشان خلیل و جواد، بزرگداشتی برای من در اصفهان گرفتند و یکی از سازهای نی پدرشان را به من هدیه دادند.
تصورم این است که نظیر استاد کسایی و استاد شهناز؛ این دو بزرگمرد موسیقی ایران؛ دیگر نمی‌آید. امیدواریم این جوانانی که وارد عرصه موسیقی می‌شوند، علاقه، استعداد و پشتکار لازم را داشته باشند تا بتوانند به آن مرحله برسند که البته فکر نمی‌کنم!
هر وقت خدمت استاد کسایی می‌رفتم، می‌دیدم که مشغول سازنواختن است.
من در 13 ارکستر نی می‌نواختم؛ در سه ارکستر آقای پایور، ارکستر مرحوم حنانه، ارکستر مرحوم لطف‌الله مجد، ارکستر مرحوم شریف، ارکستر مرحوم همایون خرم، ارکستر مرحوم مهدی مفتاح و در ارکسترهای رادیو که در مجموع 13 ارکستر می‌شد. یک ارکستر هم مرحوم ابراهیم منصوری داشت که تمام بزرگان موسیقی ایران در آن زمان نوازنده این ارکستر بودند.
به‌عقیده من سال‌های طلایی موسیقی ایران، دهه‌های 30، 40 و 50 بود.


حسن ناهید در سال 1367

چند تن از بزرگان آن زمان را برایمان نام ببرید.

تمامشان بهترین بودند؛ آقای تجویدی در آهنگسازی اول بود. مگر نظیر مرتضی محجوبی را داشتیم؟ مرحوم بنان، ادیب خوانساری و عبدالوهاب شهیدی در خوانندگی بهترین بودند. نوازندگان بزرگی مانند استاد کسایی و استاد شهناز در آن زمان فعالیت می‌کردند. تعداد این نوازندگان و هنرمندان بزرگ در آن زمان بسیار بود.
افتخار من این است که طی این 60 سال فعالیت هنری‌ام، تمام استادان آن زمان را یا از نزدیک دیده‌ام یا با آنها کار کرده‌ام؛ استادانی مانند علی‌نقی وزیری، ابراهیم منصوری، هرمزی، سلیمان خان امیرقاسمی، نورعلی خان برومند. این استادان کسانی بودند که نظیرشان دیگر در موسیقی ایران تکرار نمی‌شود.

از چه‌زمانی نواختن نی را آغاز کردید؟ شرایط برای آموختن موسیقی در دوران شما با شرایط امروز چه تفاوت‌هایی کرده است؟

من از 10 سالگی نواختن نی را آغاز کردم. پدرم با نوازنده شدن من مخالف بود. سال‌های زیادی به‌طور مخفیانه نی نواختم، حتی گاهی زیر پتو نی می‌نواختم که کسی صدایش را نشنود. آن زمان ننگ می‌دانستند که کسی نوازنده شود. زن‌عمویی داشتم که در عین تعریف کردن از من می‌خواست کنایه‌اش را هم بزند، خطاب به پدرم با لهجه شیرازی می‌گفت: «آقای ناهید، حسن آقا هم که ماشاءالله می‌خواهد، قربون نی‌زن شود.» «قربونِ نی‌زن» نوازنده‌ای دورگرد بود. مردم آن زمان هرگز دوست نداشتند که فرزندانشان وارد کارهای موسیقی شوند.
الآن اما پدر و مادرها دست بچه‌هایشان را می‌گیرند و به آموزشگاه موسیقی می‌آورند و می‌نشینند و کار بچه‌هایشان را نظاره می‌کنند. این تفاوت فرهنگی است که طی 40 تا 50 سال ایجاد شده است.

با اینکه پدر و مادرها امروز بیشتر برای بچه‌ها وقت و حمایت دارند اما چرا امثال شما در هنر و موسیقی کمتر به‌وجود می‌آیند؟

ما مال دوره گذشته هستیم. دوره ما دیگر تمام شده است.

بچه‌هایتان نزدیکتان هستند؟

پسرم همین نزدیک خودم، به‌فاصله چند کوچه زندگی می‌کند. دخترم ازدواج کرده و خانه‌اش در کرج است.

کارهای خانه را چه‌کسی برایتان انجام می‌دهد؟

خودم انجام می‌دهم.

سختتان نیست؟

باید انجام دهم. همین خانه کناری مادرِ عروسم هست که خیلی به من لطف دارند و آدم‌های خوبی هستند.

بازنشسته جایی هستید؟

بله. بازنشسته ارشاد هستم. ماهی 700 هزار تومان حقوق می‌گیرم. عضو مؤسسه هنرمندان پیشکسوت هم هستم که سالی یک بار برایمان جشن تولد می‌گیرند و کارت هدیه‌ای 30 هزار تومانی می‌دهند. ماهی هم 180 هزار تومان حقوق می‌گیریم از این مؤسسه. این رقم آن‌قدر ناچیز است که کاش اصلاً نمی‌دادند.
وقتی رگ‌های قلبم گرفته بود و در بیمارستان بستری بودم، آقای مرادخانی گفت 'اگر کمکی نیاز دارید بگویید.'، گفتم 'نه، نیازی نیست'.

عید را چه می‌کنید؟

همین جا هستم. بهترین موقع عید است. خونه خالی، خلوت و سروصدایی هم نیست. می‌نشینم همین جا و خودم را با این زندگی وفق داده‌ام. هرچه پیش آید خوش آمد. از هیچ چیز هم ناراضی نیستم.
تنهایی سخت است اما بهتر از همنشین بد است.

همسر اولتان در قید حیات است؟

حدود 40 سال است که بچه‌هایش را ندیده است. پسرم از همسر اولم و دخترم از همسر دومم است. دخترم خیلی مهربان است. پسرم با اینکه نزدیک خودم زندگی می‌کند، هر چند روز یک بار هم به من سر نمی‌زند.

همسر اولتان در ایران زندگی می‌کند؟

همین تهران زندگی می‌کند. من باجناق آقای جهانگیر ملک هستم.
برای عروسی پسرم، به پسرم گفتم، 'بیا مادرت را برای عروسی‌ات دعوت کن'. اما پسرم قبول نکرد.

-----------------------
عکس‌ها: امیر امیری
----------------------

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: ارکستر مرحوم موسیقی ایران استاد کسایی آن زمان حسن ناهید نی نوازی بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۴۰۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتی‌شوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکه‌های نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه‌ها که این‌روزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتی‌شو «زودیاک» است که با عنوان «شب‌های مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش می‌کند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می‌دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.

بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوه‌ای جدید در درمان بیماران

سریال «شب‌های مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال‌۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتی‌شو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدی‌پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداخته‌اند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است؛ خواننده‌ای که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تک‌آهنگ‌هایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفت‌وگو از حضورش در برنامه «شب‌های مافیا» می‌گوید و در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.

این روزها رئالیتی‌شوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. چطور شد که در برنامه «شب‌های مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟

از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور می‌توانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما به‌نظرم «زودیاک» شیک‌تر است و پیچیدگی‌هایش بازی را برای بیننده جذاب‌تر می‌کند.

خیلی‌ها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت می‌دهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟

شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. این‌طور نگاه می‌کنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بیننده‌های برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد ‌کنیم که امیدوارم به چنین نتیجه‌ای رسیده باشیم.

اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزه‌های مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامه‌های حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟

ساخت برنامه‌های خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک می‌کند، اما اینکه این برنامه‌ها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفه‌ای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمی‌رسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفه‌ای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکی‌دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شده‌اند و اگر از این قبیل برنامه‌ها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی می‌کند.

پیشنهادی برای حضور در برنامه‌های موسیقی داشته‌اید؟

پیشنهاد داشته‌ام، اما علاقه نه، چون به‌نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به‌صورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقه‌ای می‌شود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.

این روزها بازار کنسرت‌های پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم می‌کند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟

به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سال‌های اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفه‌ای‌تر و صداهای قشنگ‌تر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون می‌آید و خودش را ترمیم می‌کند.

برویم سراغ مسئله‌ ترند شدن برخی از قطعه‌های موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه می‌شود که یک کار این‌طور دیده و شنیده و پرطرفدار می‌شود؟

بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته می‌کنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی می‌رسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر می‌کنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.

شما در قطعه‌های معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعه‌های احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟

اگر به تاریخمان رجوع کنید، می‌بینید که مردم ما پر از غم و غصه بوده‌اند و طبیعتا تمایلشان به آهنگ‌های شاد بیشتر است. در کنسرت‌ها هم همین‌طور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانواده‌اش کنار می‌گذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمی‌خواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگ‌های شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.

این روزها مدام نام خواننده‌های جدیدی را می‌شنویم که در فضای مجازی معرفی می‌شوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خواننده‌هایی را می‌بینیم که خیلی‌ها نمی‌شناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟

ما خوانندگانی داشته‌ایم که با یک قطعه روی صحنه آمده‌اند و بقیه قطعه‌هایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشته‌ایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده‌ و به‌تدریج معروف شده‌است. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.

به تجربه حوزه‌های هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر می‌کنید یا پیشنهادی داشته‌اید؟

من یک‌بار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر می‌کردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح می‌دهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده‌ و تصمیمات بعدی‌ام خبر ندارم.‌


رئالیتی‌شوها توانسته‌اند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند

در چند سال اخیر پلتفرم‌ها به کاربران امکان می‌دهند فیلم‌ها و سریال‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند و به‌سرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شده‌اند.

یک مقایسه ساده در تولیدات و سریال‌های پخش‌شده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرم‌های نمایش خانگی و تلویزیون نشان می‌دهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کم‌کردن حساسیت‌هایی سعی در جذب هنرمندان و چهره‌های مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرم‌های پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.

این روزها تولید رئالیتی‌شوها و برنامه‌های مسابقه که در شبکه نمایش خانگی ‌تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز به‌وجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمی‌تواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یک‌سو پلتفرم‌های گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریال‌های خود توانسته‌اند با تمرکز بر جذابیت‌های داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامه‌های مختلف نشان داده‌اند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخش‌هایی موفق شده‌اند.

البته دامنه صنعت سرگرمی ‌آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون ‌یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانسته‌ایم رقابتی با برنامه‌های خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامه‌ها توانسته‌اند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصل‌های آن را دنبال می‌کنند.

VOD‌ها طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها و سریال‌ها را از سراسر جهان به کاربران ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیت‌های برنامه‌های روتین است.

نمی‌توان منکر این موضوع شد که پلتفرم‌های نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کرده‌اند. این امر منجر به ایجاد شغل‌های جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.

VOD‌ها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا می‌کنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهم‌تری ایفا کنند. با رفع چالش‌های موجود، VOD‌ها می‌توانند به گزینه‌ای محبوب‌تر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و به‌طور قابل‌توجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.‌

منبع: همشهری

انتهای پیام/

کد خبر: 1228550 برچسب‌ها موسیقی

دیگر خبرها

  • حمله پلیس آمریکا به یک استاد دانشگاه واشنگتن (فیلم)
  • وحید اسداللهی رِنگ‌های آذربایجانی را به تالار وحدت می‌آورد
  • این صدا برای بچه‌های ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!
  • گروه موسیقی آهوی دشت شهربابک در بندر عباس به روی صحنه رفت
  • برگزاری یادبود نوازنده فقید در فرهنگسرای ارسباران
  • علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
  • تقدیر از سه چهره تاثیرگذار تئاتر ایران در شب کارگردان
  • اختتامیه جشنواره قرآن و حدیث در تانزانیا برگزار می شود
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • تصاویر دیده نشده از محمدرضا شجریان